صداقت نشانه انسانيت- محمدکاظم تقوی
انسان، سالكى است كه نيات و باورها و اخلاق و اعمالش نوع وجود و شخصيت او را شكل مىدهد و البته در اين ميان «اخلاق» از تأثيرگذارى و اهميت ويژهاى برخوردار است، تا آنجا كه آخرين فرستاده و پيام آور الهى فرمود: «انما بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق» (مستدرك الوسائل، ج 2، ص 282) و طبق اين سخن بلند فلسفه بعثت خويش را به اتمام رساندن كرامتهاى اخلاقى معرفى مىكند و حضرت حق، به هنگام تكريم ويژه از پيامبر عزيزش او را به آقائى و عظمت اخلاقى مىستايد: «و انك لعلى خلق عظيم» (سوره قلم، 4).
عالمان اخلاق در ميراث علمى و عملى گرانسنگى كه براى فضيلت جويان به ارث گذاردند، خلق و خوى آدمى را به دو دسته «فضائل» و «رذائل» تقسيم كردهاند؛ فضائل اخلاقى همان ويژگىهايى است كه بال پرواز انسان مىشوند و او را در تأسى به اسوه حسنه ـ پيامبر اكرم و اولياء دين ـ يارى مىكنند و تضمين كننده نيل به كمال او خواهند بود؛ در حالى كه رذائل اخلاقى موانع و بازدارندههاى مسير كمال او مىشوند.
از ميان فضائل اخلاقى «صداقت و راستگوئى» از جايگاه ممتازى برخوردار است. ويژگى برجستهاى كه هم در قرآن كريم مورد تأكيد است و هم در سخنان پيامبر و امامان معصوم فراوان از آن سخن رفته است. قبل از هر سخن و بيانى بهتر است كلام خدا و بندگان خاص او را پيرامون اين فضيلت انسانى كه مانند اكسير وجود آدمى را گوهرى پربها مىسازد، از نظر بگذرانيم، سپس درنگى براى فهم بيشتر و توجه افزونتر انجام گيرد.
صداقت در قرآن
در سوره نساء آيات 87 و 122 خداوند تبارك و تعالى با وصف «اصدق» معرفى شده است، خدائى كه راستگوترين در قول و حديث است. چنانكه خداوند متعال در سوره مريم آيات 54 و 56 اسماعيل و ادريس نبى را «صادق الوعد» و «صديقاً نبياً» معرفى و ستوده است و در آيه 119 سوره توبه خطاب به مؤمنان فرمود: «يا ايها الذين آمنوا اتّقوا اللّه و كونوا مع الصادقين» دستور به تقوا پيشه شدن و همواره با راستگويان بودن.
صداقت در سخن معصومين
در «باب الصدق و اداء الامانة» از «كتاب الايمان و الكفر» اصول كافى دوازده روايت ذكر شده كه بعضى از آنها را با هم مرور مىكنيم:
1. امام صادق فرمود: بدرستى كه خداوند بزرگ پيامبرى نفرستاد مگر با ويژگى صداقت در گفتار و بازگرداندن امانت، به نيكان و بدان.
2. امام صادق فرمود: فريب نماز و روزه افراد را نخوريد، چه بسا كسى به نماز و روزه عادت كرده و اگر تركش كند هراسناك مىشود؛ بلكه آنها را با راستگويى و امانت دارى بيازماييد.
3. امام صادق فرمود: هر كس زبانش راست بگويد، كارهايش پاكيزه و بى آلايش شود.
4. عمرو بن ابى المقدام مىگويد امام باقر به من فرمود: اوّل چيزى كه بايد بياموزيد اينكه راستگويى را قبل از سخن گفتن بياموزيد.
5. ابوكهمس مىگويد به امام صادق عرض كردم، عبداللّه بن ابى يعفور خدمتتان سلام عرض مىكند؛ امام فرمود: بر تو و او سلام؛ وقتى پيش عبداللّه بن ابى يعفور رفتى، به او سلام برسان و به او بگو، امام باقر به تو مىگويد: با دقت ببين و درياب كه على با چه ويژگى، به آن جايگاه بى نظير در پيش پيامبر رسيد، به همان صفت ملتزم باش؛ براستى كه على رسيد به آن مقامى كه رسيد پيش پيامبر؛ با راستگويى و امانت دارى.
آنچه ذكر شد تنها اندكى از بسيار از سخنان بهجت افزا و هدايتگر ائمه است كه انسان جوياى كمال را هدايت مىكند، هدايت به راهى كه پيمودنش سعادت او را رقم مىزند؛ چرا كه به فرموده اميرالمؤمنين على «صدق سر ايمان و زينت انسان است.» (غرر الحكم، 1993)
يعنى اگر كسى در سلك دينداران باشد ولى آراسته به صداقت نباشد، ايمان او بى سر و شخصيت او بدون زينت خواهد بود. وقتى چنين شد، باز طبق سخن على «تحقيقاً انسان راستگو محترم و بزرگ خواهد بود، در مقابل دروغگو پست و ذليل مىباشد.» (غرر الحكم، 3409)
رذيلت دروغ
در برابر فضيلت صداقت و سرمايه راستگويى، رذيلت دروغ و خلاف گوئى قرار دارد كه در زبان اولياء دين شديداً از آن پرهيز داده شده است، رذيلتى كه زشتى آن براى همگان روشن و آشكار است.
اميرالمؤمنين على مىفرمايد: هيچ بندهاى طعم و مزه ايمان را نمىچشد مگر اينكه دروغ را ترك كند، چه شوخى و چه جدّى. (اصول كافى، باب كذب، ح 11)
چنانكه رسول گرامى اسلام مىفرمايد: از دروغ دورى كنيد، چرا كه دروغ انسان را به كارهاى زشت وامى دارد و كارهاى زشت نيز انسان را به جهنم مىكشاند. (بحار الانوار، ج 72، ص 263).
و امام باقر مىفرمايد: دروغ ويران كننده ايمان است. (كافى، باب كذب، ح 4) وقتى از رسول خدا پرسش مىشود كه: آيا مؤمن ترسو مىشود؟ فرمود: آرى، و وقتى پرسيدند: آيا مؤمن بخيل مىشود؟ فرمود: آرى؛ اما وقتى از حضرتش پرسيدند: آيا مىشود كه مؤمن كذاب و دروغگو باشد؟ پاسخ فرمود: خير. (بحار الانوار، ج 72، ص 262).
چرا در نگاه معصومين رذيلت دروغ تا اين حد قباحت و زشتى دارد و اين همه از آن بدگوئى و پرهيز داده شده است؟
شايد اين سخن امام حسن عسكرى پاسخ اين پرسش باشد كه فرمود: تمام پليدىها در اتاقى قرار داده شده و كليد آن اتاق، دروغ قرار داده شده است. (بحار، ج 72، ص 263).
پس دروغ نه تنها خود رذيلتى است، كه امّ الرذائل است و شخصِ دور از صداقت و راستگويى و راستى؛ كه آلوده به بى صداقتى و دروغگوئى است؛ آلوده به بسيارى از زشتىها خواهد بود. دروغ نه تنها با ايمان يك جا جمع نمىشود، كه آبرو و اعتبار دروغگو را از ميان میبرد و كسى به دروغگو اعتماد نمىكند و براى سخن او اعتبارى قائل نخواهد بود. بى مقدار شدن دروغگو و زشتى دروغ در اين سخن رسول خدا آمده كه فرمودند: دروغگو، دروغ نمىگويد مگر به خاطر پستى و بى مقدارى شخصيتى! (بحار، ج 72، ص 262) و على مىفرمايد: هيچ زشتى زشتتر از دروغ نيست. (بحار، ج 72، ص 259).
در پرتو اين سخنان نورانى و روشنگر است كه زيبايى صداقت و زشتى دروغ براى همگان قابل لمس مىشود و فطرت سرشته شده بر خوبىها بيدار مىشود و با ميل به صدق و راستى از دروغ و خلاف گوئى دورى مىجويد.
نكته مهم در اين ميان اين است كه اخلاق را نبايد به حوزه روابط و سجاياى فردى تنزل داد و بدان محدود ساخت. جامعه اسلامى، آن وقت برازنده ويژگى اسلامى بودن مىشود كه روابط ميان افراد آن جامعه بر راستى و راستگويى باشد و مردم در ميان خود و در رابطه با حكومت و حكومت و حاكمان در روابط و تعاملاتشان با مردم از جاده راستى در گفتار و كردار منحرف نشوند و عيار صداقت در ميان آنها بالا باشد. اگر وعدهها در روابط اجتماعى بر پايه دروغ باشد، آمار و ارقام و گزارشها غير واقعى و ناصادقانه باشد؛ روابط سالم جاى خود را به تزوير و حيله و سوء استفاده مىدهد و رياكارى و ظاهرسازى سكه رايج مىشود و على رغم همه ظاهرسازى، كسى براى وعده و سخن كسى اعتبار و ارزشى قائل نيست و همه چيز و همه كس در پى آن چه كه مىنمايند نمیباشند و طبق آنچه كه در احاديث آمده است، همه بدىها و شرور خود مىنمايند و پستى و خوارى شخصيت افراد جاى كرامت و عزت قرار مىگيرند.