شهیدی از قدسیان
به بهانه 14 شهریور سالروز عروج ملکوتی آیتالله قدوسی
چهاردهم شهریور سالروز شهادت شهید قدوسی میباشد. علی قدوسی در 12 مرداد 1306، در خانوادهای روحانی در شهر نهاوند به دنیا آمد. پدرش ملا احمد قدوسی از مجتهدان عصر خود بود که پس از بیست سال تحصیل در نجف و بهرهگیری از اساتیدی چون میرزای شیرازی و میرزا حبیبالله رشتی و احراز مقام اجتهاد در سال 1277 خورشیدی به نهاوند بازگشت. علی قدوسی تحصیلات ابتدایی را با موفقیت در مدارس شهر نهاوند به اتمام رساند و وارد دوره متوسطه شد. سال اول دبیرستان را در دبیرستان «فیروزان» شهر نهاوند سپری کرد و چون در این شهر بالاتر از متوسطه وجود نداشت، از پدرش خواست تا برای ادامه تحصیل به شهر دیگری سفر کند که به پیشنهاد پدرش در سال 1323 هجری شمسی، وارد حوزه علمیه قم شد.
تحصیلات در قم
پس از ورود به حوزه علمیه قم، درسهای مقدمات و سطح را نزد استادان وقت از جمله آیتالله صدوقی آموخت و پس از آن به درس خارج آیتالله العظمی بروجردی راه یافت. همچنین فقه و اصول را نزد امام خمینی گذراند و در سال 1341 به مقام اجتهاد رسید. او از آغاز طلبگی علاقه خاصی به اخلاق و عرفان داشت. وی همراه حضرات آیات مرتضی مطهری و سید محمد بهشتی به نزد علامه طباطبایی راه مییافت و از حکمت و معنویت او بهرهمند میشدند. او پس از سالها شاگردی نزد علامه طباطبایی، چنان مورد توجه علامه قرار گرفت که وی را به دامادی خود پذیرفت و دخترش، نجمه سادات طباطبایی را به عقد ازدواجش درآورد. از آنجا که علامه برای قدوسی احترام خاصی قائل بود، بخشی از کارهای مهم خویش را به او میسپرد و میگفت: «هر وقت امری را به وی تفویض میکنم، دیگر از بابت آن آسوده خاطرم». قدوسی همچنین از دوران تحصیل مرید امام خمینی شده بود. او درباره مشکلات و سختیهایی که در دوره تحصیل متحمل شد میگوید: «بعد از آمدن به قم مشقات زیادی را تحمل کردم در حالی که در سن کم در غربت بسیار به من سخت میگذشت به علت نبودن جا در حجرهای کوچک همراه با چندین نفر دیگر زندگی میکردم و مدتی در یک اتاق کوچک که مقداری از آن فرش شده بود و مقداری از آن جایی بود که آب شستشوی ظرف و وضو در آن میریختند و من چون از همه افرادی که در آن اتاق بودند کوچکتر و تازهکارتر بودم، در پایین اتاق میخوابیدم و همیشه لحاف و تشکم داخل آب میرفت و خیس میشد. با همه اینها با رنج و مشقت تمام درسها را ادامه میدادم و از خواب و غذای خود میزدم تا بتوانم بیشتر درس بخوانم. بسیاری از شبها آنقدر مطالعه میکردم که دیگر توان آماده کردن غذا را نداشتم و میخوابیدم. جز دوران کمی در سال تمام آن را به درس و مباحثه میگذراندم و حتی در ایام ماه محرم، غیر از روزهای تاسوعا و عاشورا، تمام وقت خود را صرف درس میکردم. تابستانها با رنج بسیار برای زیارت به مشهد مشرف میشدم والبته سختیهای بسیار میکشیدم ویک بار دو الی سه ماه در آنجا بودم. تنها وسیلهای که داشتم یک جاجیم بود که شبها در حرم روی آن میخوابیدم و غذایم نان خالی و هلوی مشهدی بود. طوری که بعد از مدتی یکی از دوستانم مرا دید و گفت اگر وضعت همینطور ادامه پیدا کند دیگر به قم بر نخواهی گشت.»
مبارزات با پهلوی
او در میدان مبارزه علیه رژیم پهلوی نیز، همواره از پیشگامان بود و سابقه مبارزات وی به پیش از 15 خرداد 1342 برمیگردد. این مبارزات طی سالهای 42-41 با مبارزات امام خمینی علیه محمدرضا شاه پهلوی به اوج رسید و او نیز به عنوان یک شاگرد علاقهمند به وی، با سختکوشی و فداکاری به مبارزه پرداخت. پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، شدت اختناق و فشار وارده از سوی حکومت پهلوی، شاگردان ایشان از جمله علی قدوسی را بر آن داشت که کیفیت مبارزه را متناسب با وضع پراختناق تغییر دهند. این موضوع زمینه تشکیل یک گروه سازمانیافته و مخفی از مدرسین و اساتید حوزه شد. این تشکیلات مخفی به بهانه بررسی و اصلاح امور حوزه برگزار می¬شد اما به طراحی مبارزه با رژیم شاه میپرداخت. قدوسی از موسسان این تشکل بود و از دیگر فعالان این تشکیلات میتوان به آیات حسینعلی منتظری، ربانی املشی و سید علی خامنهای اشاره کرد. تا اینکه که در حدود سال 1344 به دنبال کشف و شناسایی این تشکیلات مبارزاتی توسط ساواک، در سال 1345 همراه با آیاتی چون سید علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی، علی قدوسی نیز دستگیر و به زندان قزل قلعه انتقال یافت.
فعالیتهای علمی-آموزشی
علی قدوسی پس از رهایی از زندان پهلوی، به قم رفت و اهداف خویش را در مورد اصلاح ساختار آموزشی حوزه پی گرفت. وی برای احیای فرهنگ اسلامی اهمیت ویژهای قائل بود و به همین جهت اهم فعالیت خود را صرف پایهریزی یک سامانه آموزشی نو و پرثمر نمود و به موازات فعالیت سیاسی، با همکاری شهید بهشتی اقدام به تاسیس مدرسه حقانی (منتظریه) و مکتب توحید کرد و با اعمال شیوهای نو و کارساز، این دو نهاد آموزشی را الگویی برای سایر مراکز آموزشی و فرهنگی قرار داد. او بسیار مقید بود که شاگردان خوب درس بخوانند و وقت را بیهوده تلف نکنند. اگر شاگردان با استعداد در درس و بحث خود کوتاهی میکردند به شدت توبیخ میشدند. برایش مهم این بود که شاگرد وظیفهاش را خوب انجام دهد نه این که نمره خوب بگیرد. در دورهای که بسیاری از متدینین خواندن زبان انگلیسی را کاری نادرست یا حتی حرام میدانستند او شاگردی را بعلت نخواندن درس انگلیسی از مدرسه بیرون کرد. او که بسیاری از خطبههای نهج البلاغه را با تسلط کامل به حافظه سپرده بود، در کلاسهای درس اخلاقش، سخن از اهل بیت جریان داشت. شرکت کردن در درس اخلاق و عرفان او، برای حاضران ثمربخش بود.
مدرسه حقانی
وی همراه با آیتالله بهشتی کوشید با حفظ اصالتهای حوزه و تکیه بر امتیازها و ویژگیهای آن نظام، برنامههای جدیدی را طراحی کند. برنامهریزی دقیق آموزشی، استفاده از روشهای ارزشیابی، آزمونهای منظم، نظارت مستقیم بر متون درسی، از جمله برنامههای او در این راستا بود. چنین تفکر اصلاحی، به تاسیس مدرسه حقانی انجامید که برخلاف مشکلات فراوان و کارشکنی حکومت پهلوی توانست موفقیتهای امیدبخشی به دست آورد. تاسیس این مدرسه علاوه برآنکه یک حرکت صرفاً فرهنگی، علمی و تربیتی بود بلکه حرکت سیاسی دقیق و حسابشدهای بود که بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی پی گرفته شد. قدوسی بدون غرور و با تواضع به دنبال اساتید میرفت و گاهی برای راضی کردن یک استاد، ده بار به وی رجوع میکرد. حرکت مدرسه حقانی باعث شد شماری از «طلاب و فضلای عالم، متقی و آگاه به زمان» تربیت شده و سرمایهای برای انقلاب اسلامی ایران گردند.
مکتب توحید
از دیگر قدمهای وی در راستای ترویج ارزشهای دینی و آشناساختن بانوان با باورها و مبانی فکری اسلام، تاسیس مکتب توحید بود که مورد استقبال بانوان ایران قرار گرفت. فارغالتحصیلان این آموزشگاه خدمات بزرگی به زنان ایران، فرهنگ و اجتماع کردند و نقش آنها در مبارزه بر ضد حکومت پهلوی نیز برجسته بود.
پس از انقلاب
قدوسی در آستانه ورود امام خمینی به ایران، از اعضای فعال کمیته استقبال بود. با توجه به سابقه مدیریت و تواناییهای او، برخی از مسئولیتهای حساس به وی سپرده شد. اندکی پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی در حکمی، او را مامور ستاد انقلاب اسلامی و دیگر مسائل شهرستان قم کرد. او همچنین به فرمان امام ماموریت پیدا کرد تا در دادگاههای انقلاب تهران حاضر شده و متصدی مقام قضاوت شود. عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، از دیگر مسئولیتهای او بود.
دادستانی انقلاب
با گذشت چند ماه از پیروزی انقلاب در حالی که دادگاههای انقلاب با بینظمی و مشکلات زیادی مواجه بودند. به منظور خارج شدن از این وضعیت به مدیری توانا نیاز بود که علی قدوسی طی حکمی از سوی امام به سمت دادستانی کل کشور منصوب گشت. او با انجام اصلاحاتی بنیادی در نهاد دادستانی، با مشورت شهید بهشتی، تغییراتی در نیروهای دادستانی ایجاد کرد. وی نخستین کسی بود که آییننامه دادگاههای انقلاب را نوشت و تغییرات اصولی و زیربنایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیشنهادهای سازنده او صورت گرفت. تلاش او بر این بود که مقررات پهلوی و ضداسلامی محو و قوانین اسلامی جایگزین آنها شود.
شهید قدوسی درباره بیت المال و حقالناس دقت شگفتی داشت. او از چای، نهار و امکانات اداری استفاده نمیکرد و تمامی حسابهای دادستانی را به منزل میبرد و شخصاً به آنها رسیدگی میکرد. در امور حقالناس آن قدر دقت داشت که وقتی مشروبات الکلی را توقیف میکردند و محتوای شیشههای مشروب را به دستور ایشان میریختند، توصیه میکرد شیشههای آنها به صاحبشان برگردانیده شود و میگفت مشروب الکلی حرام است و میتوان آن را از میان برد، ولی شیشهها شامل این حکم نمیشود. با احتیاط بسیار، جلو هر نوع راهی را که امکان داشت ناحق باشد، میبست و به همین دلیل، از پذیرش هرگونه هدیهای پرهیز داشت. در طول مدت مسئولیت دادستانی، هرگز حقوقی برای خود در نظر نگرفت و از امکانات و مزایایی که حق او بود، استفاده نکرد، با اینکه جواز استفاده مشروع از این وسایل را خود صادر میکرد. او همواره میکوشید افرادی را بر بیت المال بگمارد که کاملاً متوجه باشند آنچه در اختیارشان است، نزد خداوند حساب و کتاب دقیق دارد و مربوط به عموم مردم است، نه گروهی خاص.
شهادت
قدوسی در نهایت پس از 31 ماه خدمت در مقام قضاوت، بر اثر انفجار یک بمب آتشزا در دادستانی کل انقلاب در 14 شهریور 1360، به شهادت رسید و به فرزند شهیدش محمد حسن قدوسی پیوست.
امام خمینی طی پیامی در شهادت این یار دیرین خود می¬نویسد: «بسمالله الرحمن الرحیم؛ انا للَّه و انا الیه راجعون؛ با کمال تاسف و تاثر حجت الاسلام شهید قدوسى به دوستان شهید خود پیوست. شهیدى عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛ و اخیراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. این جانب سالیان طولانى از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف مىشناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الىالله و خروج از ظلمات به سوى نور بر او ارزانى باد. راهى است که باید پیمود و سفرى است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامى شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازى به لقاءالله رسیدن. و این همان است که اولیاى معظم حق تعالى آرزوى آن را مىکردند و از خداى بزرگ در مناجات خود طلب مىکردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى، و خصوص شهداى اخیر ما، که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند، و افتخار براى اسلام و ننگ و نفرت براى دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند. ین جانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردى، که در راس شهربانى و قواى انتظامى در حال انجام وظیفه بودند و بدین تحفه الهى نایل شدند، را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قواى مسلح تبریک و تسلیت عرض مىکنم؛ و از خداى تعالى رحمت براى آنان و صبر و شکیبایى براى خانواده محترمشان خواستارم. ننگ و خسران بر کسانى که گمان مىکنند با این شرارتها ملت شریف ایران را که براى اقامه عدل اسلامى قیام نمودهاند از صحنه مبارزه با کفر خارج مىنمایند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهاى جنایتکار مىدهند. این کوردلان شکست خورده نمىبینند که مادران و پدران و فرزندان و همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار مىنمایند و چون کوهى در مقابل حوادث ایستادهاند. گویى اینان از شدت یاس به جنون کشیده شدهاند؛ و چون خود را مطرود ملت مسلمان مىبینند، از ملت ایران انتقام مىکشند. از خداوند تعالى هدایت براى جوانان گول خورده، و خذلان براى سران از خدا بیخبر آنها خواستارم. سلام و درود بر شهیدان راه حق. رحمت بر شهداى اخیر اسلام. و السلام على من اتبع الهدى. روحالله الموسوی الخمینى».
* قدوسی به موازات فعالیت سیاسی، با همکاری شهید بهشتی اقدام به تاسیس مدرسه حقانی (منتظریه) و مکتب توحید کرد و با اعمال شیوهای نو و کارساز، این دو نهاد آموزشی را الگویی برای سایر مراکز آموزشی و فرهنگی قرار داد
* تاسیس مدرسه حقانی علاوه بر آنکه یک حرکت صرفاً فرهنگی، علمی و تربیتی بود بلکه حرکت سیاسی دقیق و حسابشدهای بود که بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی پی گرفته شد
* امام خمینی: این جانب سالیان طولانى از نزدیک با او (شهید قدوسی) سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف مىشناختم