«حکومت علوی» در برخورد با «تفکر تکفیری»

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)
حجت الاسلام ورعی گفت: خوارج نخستین نماد تفکر تکفیری در اسلام که برخاسته از جهل و جمود و ساده انگاری بود، مطرح هستند.
به گزارش خبرنگار شفقنا در قم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عصر چهارشنبه(۹ اردیبهشت برابر با ۱۰ رجب و در آستانه میلاد مسعود امیرمؤمنان علی ع) در نشست تخصصی «حکومت علوی و فرهنگی دینی» همایش بین المللی حکومت علوی نگاهی پس از 14 قرن که در دانشگاه مفید برگزار شد در مقاله ای با عنوان «حکومت علوی، در برخورد با تفکر تکفیری» اظهار کرد:
یکی از جریاناتی که در زمان حکومت علوی ظهور کرد، جریان تفکر تکفیری بود.
جریانی که با کوچک ترین بهانه ای به تکفیر و تفسیق مخالفان خود مباردت کرده و آثار کفر و فسق بر آن مترتب می نمود؛ جریانی که پیش از آن در تاریخ اسلام سابقه ای نداشت هرچند در تاریخ ادیان الهی گذشته مانند یهود و مسیحیت دارای سابقه بود.
ویژگی های این جریان و چگونگی برخورد امام علی(ع) به عنوان رهبر دینی و سیاسی جامعه موضوع این مقاله است.
امام علی(ع) با توجه به ویژگی های این جریان سیاسی و پیروان آن، در برخورد با این جریان، سیاستی تدریجی بر پایه ارشاد، هدایت و نجات آنان از «جهالت و قشری گری» و از «دام قدرت طلبان و سیاست بازان» در پیش گرفتند.
سیاستی که می توان شبیه آن را در مراتب فریضه امر به معروف و نهی از منکر یافت؛ راهبرد امام در جلوگیری از نفوذ و گسترش تفکر این جریان سیاسی در جامعه آن روز و آینده امت اسلامی محور دیگر این نوشتار است.
«روشن گری نسبت به انحرافات فکری و رفتاری و این جریان و ریشه های آن» نخستین و مهمترین اقدام اثباتی امام و «جلوگیری از قرار گرفتن این جریان در کانون قدرت سیاسی» و جنگ با آنان که بر مبنای این تفکر بر حکومت علوی خروج کرده و امنیت اجتماعی را سلب نمودند» از جمله اقدامات سلبی امام در برخورد با این جریان بود؛ راهبردی که لازم است الگوی حکومت هایی باشد که در سودای گسترش اسلام ناب و اعاده مجد و عظمت امت اسلامی» در سر دارند.
امام علی(ع) هیچگاه از جایگاه قدرت به مقابله با خوارج نپرداختند بلکه همواره سعی داشتند آنها را به واسطه اعتراضاتی که نسبت به حکمیت داشتند به شیوه منطقی اقناع سازند.
ایشان در برابر اعتراض به اینکه چرا حکمیت را قبول کرده و حکم تعیین نموده است فرمودند ابتدا تذکر دادم که این فریبی بیش نیست که طرف مقابل درخواست حکمیت قرآن را کرده؛ من دیروز امیر مومنان بودم و امروز به من امر و نهی می شود، شما دوست دارید زنده بمانید و من نمی توانم شما را به انجام کاری که نمی پسندید مجبور کنم.
حضرت سربازان خود را به اجبار به میدان جنگ بازنگرداند ضمن اینکه هم حکمیت و هم حکم بر ایشان تحمیل شد. ما افراد را حکم قرار ندادیم بلکه قرآن را به حکمیت پذیرفتیم، این قرآن خطی است نوشته شده میان دو جلد و زبان ندارد تا سخن بگوید بلکه نیازمند به کسی است که آن را ترجمه کند.
ایراد دیگری که به حضرت علی(ع) گرفته می شد مدت تعیین کردن برای حکمیت بود و امام در جواب فرمودند: فرصتی برای بازگشت شما از راه خطایی که در پیش گرفته اید در نظر گرفتم.
خوارج در مقام عمل از حرف خود بازگشتند زیرا امرای مختلفی را به صورت پی در پی برای خودشان برگزیدند؛ آنها امام علی(ع) و مومنان را تکفیر کردند و خواستار توبه آنها شدند؛ حضرت علی(ع) فرمودند حتی اگر من کافر شده باشم چرا بقیه را تکفیر می کنید؟
تکفیری های آن دوران همچنین می گفتند چرا عنوان «امیرالمومنین» را از حکمیت حذف کرده ای؟ و حضرت در جواب استدلال کردند: پیامبر اکرم(ص) حتی نام خدا را در صلح حدیبیه حذف کرده بودند تا صلحی برقرار شود.
امام علی(ع) همچنان به دیگر اعتراضات بنی اسرائیلی خوارج پاسخ های منطقی ارائه کردند؛ بنابر برخی نقل ها این سخنان سبب شد بیش از 4 هزار نفر که ثلث خوارج به شمار می رفتند از آنها جدا شوند؛ امیرالمومنین(ع) همچنین فرمودند شما بر ما حقوقی دارید و تا زمانی که دست به سلاح نبرید با شما کاری نداریم.
سرزنش و نکوهش خوارج از دیگر مراحل هدایت خوارج توسط حضرت علی(ع) به شمار می رود؛ این مرحله زمانی بود که معلوم شد آنها سر عناد و لجاجت دارند.
سبک مغزی، سفیه بودن و غرق در خیالات احمقانه،  از جمله توصیفاتی است که امام علی(ع) خوارج را با آنها خطاب کردند تا سرزنششان کنند و همچنین آینده امت اسلامی را برایشان ترسیم کردند.
خوارج به فرموده حضرت علی(ع) بدترین مردم و آلت دست شیطان و عامل گمراهی دیگران بودند؛ در مرحله سوم چون خوارج دست به شمشیر بردند و جنایت کردند، امام در مقابلشان به دفاع برخاست و جنگ نهروان رخ داد.
خوارج نخستین نماد تفکر تکفیری که برخاسته از جهل و جمود و ساده انگاری بود مطرح هستند و حکومت علوی را در صدر اسلام با شکست مواجه کردند و بهانه ای به دست بنی امیه دادند؛ امام علی(ع) در مقابل آنها سیاستی تدریجی را در پیش گرفت و نه تنها از حقوق شهروندی محرومشان نکرد، از اقناع منطقی شروع، با سرزنش ادامه و با جنگ، چشم فتنه را کور کرد.

سید جواد ورعی